سی دی برابری



یا در کنگره عدالت برقرار است؟
بعضیها تصور میکنند عدالت این است که اگر کسی به آنها ظلم کرد، او را توبیخ کنند ولی اگر آنها به کسی ظلم کردند و توبیخ شدند کاری خلاف عدالت صورت گرفته. عدالت این است که اگر کسی ثروتمند است، پول او را بگیرند و به دیگران بدهند اما اگر او پول زیادی دارد، از او گرفته شود و به ندارها داده شود عدالت نیست. با این تفاسیر گاهی اوقات عدالت آن چیزی است که به نفع ما است و آن چه که به ضرر ما باشد عدالت نیست.
در کنگره وقتی کسی از در وارد میشود دیگر هیچ فرقی نمیکند که چه میزان تحصیلات دارد، چه قدر پول دارد، چه قدر زیبایی دارد و چه سن و سالی دارد. هر کس که برای درمان وارد کنگره میشود همه داشتههایش را پشت در میگذارد و همه در کنگره باهم برابرند.
اما این مسئله در مواقعی، دیگر صادق نیست. کسی که دائم در کنگره در حال خدمت است باکسی که به دیگران آسیب میرساند و مانع درمان آنها میشود هیچگاه نمیتواند برابر باشد.
این کلام خداوند است که میفرماید:بهترین مردم نزد من پرهیزگارترین آنها هستند. کسی که بیشتر از بقیه نماز بخواند و روزه بگیرد محبوب تر و بهتر نیست، کسی بهترین است که از سایرین پرهیزگارتر باشد. پرهیزگار یعنی کسی که از انجام کارهای ضد ارزشی پرهیز کند. دروغ نگوید، فساد نکند، مواد مخدر و مشروبات الکلی مصرف نکند، رشوه نگیرد و... در کنگره هم دقیقاً همین مسئله صادق است. بهترین افراد پرهیزگارترین افراد هستند، کسانی که خدمت میکنند و حرمتهای کنگره را به جا میآورند، دروغ نمیگویند، ظلم نمیکنند، به حقوق دیگران تعدی نمیکنند و...
عدالت به معنی تقسیم همه چیز به صورت مساوی در بین افراد نیست(مثل نظامهای کمونیستی) گاهی اوقات عدالت این است که سر از بدن کسی جدا شود، گاهی اوقات عدالت برای شخصی این است که او را برای همیشه به زندان بی اندازیم.
عدالت به دنبال معرفت میآید و عمل سالم در پی دارد. برای اینکه بفهمیم عدالت چیست باید معرفت و شناخت و آگاهی پیدا کنیم. معرفت یعنی دانایی( تفکر، تجربه، آموزش).
تمام تلاش من در این 15 سال این بوده که به شما آموزش بدهم بدی، بد است و خوبی، خوب. تمام تلاش من این بوده که به شما آموزش بدهم دروغ نگویید، به همدیگر بدی نکنید، غیبت نکنید، در کارهای هم تجسس نکنید، همدیگر را حمایت کنید و دوست داشته باشید. همه اینها یعنی عدالت، برای اینکه به این مرحله برسیم باید معرفت کسب کنیم.
کسانی که آموزش میگیرند و روی آموزشهای خودکار میکنند از تفکر بالایی برخوردار میشوند و به مرحله انسانیت نزدیک تر میشوند. در این صورت به صلح و آرامش میرسند. همه ما به شکل انسان هستیم اما بعضی انسانیم و بعضی چهارپایانی در لباس انسان. معرفت این است که ما در جایی ببخشیم، در جایی عبور کنیم، در جایی محکم بایستیم و مقابله کنیم، در جایی فرار کنیم، جایی گرسنگی بکشیم، جایی انتقام بگیریم و... اگر دانش و آگاهی که لازمه همه اینها است را پیدا کردیم، بر مبنای آن میدانیم که کدام کار درست و کدام کار غلط است، با این اوصاف عملکردمان هم، عملی سالم خواهد بود.
به خاطر همین معرفت و شناخت است که بعضی از اعمال ما به ظاهر نیک و با نیت خوبی انجام میشود ولی در آخر نتیجه خوبی ندارد و گرفتاری و دردسر به همراه دارد و بعضی از اعمال ما نتیجه خوب و صلحآمیزی دارد، هیچ کس از آن عمل متضرر نمیشود و یا به عبارتی همان عمل سالم است.
همیشه به ما گفتهاند که: امانتداری خوب است، اما اگر کسی اسلحهای را به امانت به ما سپرد، در اوج ناراحتی و عصبانیت آمد و اسلحه را از ما خواست چه باید کرد؟، شرط امانتداری و عمل به ظاهر نیک این است که اسلحه را به او بدهیم اما نتیجه این کار میشود قتل، اما عمل سالم این است که در آن لحظه اسلحه را به او ندهیم چون در اوج عصبانیت او کسی را با آن اسلحه میکشد.
بنابراین برای تشخیص عمل صلحآمیز باید به معرفت برسیم و در پرتو معرفت و عمل سالم به عدالتخواهیم رسید.
انسانها هرچه جهل بیشتری داشته باشند، سماجت، کینهتوزی، لجاجت آنها بیشتر است و هرچه به شعور و آگاهی بیشتری برسند، تفکر و اندیشه سالم تری دارند و در مقابل حق و حقیقت تسلیمترند.
برای اینکه کنگره پابرجا بماند ما باید باهم، هم دل و متحد باشیم. باید در کنگره هر کاری که انجام میدهیم با عشق انجام دهیم، باید به مرحلهای برسیم که اگر کسی به ما سیلی زد ناراحت نشویم و با او برخورد نکنیم چرا که؛ عاشق را حساب با عشق است، با معشوق چه حساب دارد.
در کنگره کسی حقوق نمیگیرد، هر کس هر کاری که انجام میدهد خدمت است پس چه بهتر که این خدمت را با عشق انجام دهیم چرا که خداوند به هر کس اجازه نمیدهد که به بندگانش خدمت کند. اگر شرایطی پیشآمده و خداوند به ما اجازه داده که به دیگران خدمت کنیم و دیگران به ما احترام میگذارند باید قدر این موقعیت را بدانیم. افراد زیادی هستند که ثروتهای میلیاردی دارند اما توان اینکه 50 هزار تومان از آن را برای کمک به دیگران خرج کنند ندارند، مثل سرایداری میمانند که باید از آن داراییها مراقبت کنند و به نسل بعد از خود تقدیم کنند.
اگر در کنگره به جایگاهی میرسیم و به رهایی کسی کمک میکنیم به این خاطر است که خداوند اجازه این خدمت را صادر کرده. اگر از جایگاه و فرصت خدمتی که در اختیار ما قرار دادهشده به نحو احسن استفاده کنیم، در جهت خیر مردم و در جهت خدمت به مردم، عین عدالت را اجرا کردهایم.
هر کس در کنگره تصمیم بگیرد کسی را بایکوت کند اول خودش بایکوت میشود. هر کس پشت سر دیگران حرف بزند پشت سر او حرف خواهند زد، هر کس به روی کسی شمشیر بکشد سرانجام با همان شمشیر کشته خواهد شد. این قانون کائنات است و ما باید به این باور برسیم که هر چه بکاریم همان را درو خواهیم کرد و هرچه انجام دهیم همان عمل در برابرمان ظاهر میشود.
ما اگر بدانیم که هر وقت پشت سر کسی حرف بزنیم، پشت سرمان حرف میزنند، اگر بدانیم ذرهای یا مثقالی کار خیر یا بد انجام بدهیم به خودمان بازمیگردد، اگر بدانیم وقتی زیر دیوار کسی آب بدهیم تا دیوار او خراب شود، کسی که زیر دیوار له میشود خود ما هستیم آن وقت رستگار میشویم. تا زمانی که این مسائل را ندانیم نمیتوانیم بر مسائلمان مخصوصاً اعتیاد فائق بیاییم.
یک مصرفکننده بر اثر یکسری از خردهفرهنگها معتاد شده و برای رهایی از اعتیاد هم باید این افکار و فرهنگ و نوع زندگی را تغییر دهد.
در زندگی هر بلایی که بر سر ما نازل میشود یا هر اتفاقی که برای ما میافتد باعث آن فقط و فقط خودمان هستیم، ما باید به افراد و جایگاهها احترام بگذاریم چون اگر این کار را انجام ندهیم همان بلا سر خودمان میآید.
صدها سال پیش یک مرد ژاپنی پدرش را که 100 سال داشت و پیر و فرسوده شده بود را در سبدی گذاشت، بالای کوهی برد و در آنجا رها کرد. سالها گذشت، خودش پیر شد و پسرش او را در همان سبد گذاشت و بالای همان کوه برد تا رهایش کند. او به پسرش گفت: 40 سال پیش من با پدرم این کار را کردم و تو امروز با من، مطمئن باش که روزی پسر تو هم همین کار را با تو خواهد کرد.
اگر من امروز به دیدهبان احترام نگذارم، فردا که دیدهبان شدم هیچ کس به من احترام نمیگذارد. اگر من به راهنما احترام نگذارم، فردا که راهنما شدم هیچ کس به من احترام نمیگذارد و...
همه ما باید احترامها و حد و حدود ها را رعایت کنیم. متأسفانه الگوی بدی در بین ما وجود دارد که هر وقت هر کس مسئول انجام کاری میشود اولین حرفی که میزند این است که: مسئول قبلی دزد بوده. ما باید از مسئولین و کسانی که در هر جایگاهی زحمتکشیدهاند تشکر و قدردانی کنیم چون ما با افراد کاری نداریم، بلکه با جایگاهها کارداریم. ما با جایگاه مرزبانی، راهنمایی، دیده بانی و... کارداریم، با خود مرزبان و راهنما و دیدهبان کاری نداریم. ما اگر یک کمک راهنما را زیر سؤال ببریم و آبرویش را بریزیم گویی این کار را با تمام کمک راهنمایان انجام دادهایم.
اگر جایگاهها محترم شمرده نشوند، سنگ روی سنگ بند نمیشود و زیبایی و قشنگی و تولید و نظم بالای کنگره بر همین سلسلهمراتب و احترام به پیشکسوتان استوار است.
این وبلاگ مربوط به یکی از لژیون های کنگره60 نمایندگی اصفهان می باشد.کنگره 60 تشکیلات تحقیقاتی مستقلی است که هدف اصلی آن شناخت انسان و مواد مخدر و ارائه راهکار به مصرف کننده و خانواده هایشان برای رهایی از اعتیاد می باشد . لذا در این مجموعه واحدهای آموزشی به نام لژیون وجود دارند که در این راستا فعالیت میکنند .این وبلاگ نیز در مورد فعالیتش در این زمینه توسط اعضاء خود اطلاع رسانی میکند.به امید اینکه حاصلی داشته باشد.