http://facebook.poemse.com/i/attachments/1/1362400389541379_large.jpg                                                                                                                                   دستور جلسه این هفته مربوط به نقش خانواده وهمسفردردرمان اعتیاد یک مسافر می باشد,همسفری که همراه یک مسافر جهت انجام سفردرمانی می توانداورا همراهی کند.                                          

همانطوری که درکنگره فراگرفته ایم همه چیز طبق خواست وفرمان اتفاق می افتدوبرمبنای این قانون مسافری که خواستی قوی برای درمان ورهایی ازاعتیادنداشته باشد,اگر چندین همسفرهم اورا همراهی کنند به درمان نخواهد رسید,امااگر دارای خواست قوی باشدچه باهمسفروچه بدون همسفر قطعا می تواند به درمان ورهایی برسد.

داشتن یک همسفر خوب برای هر مسافری می تواندیک تکیه گاه مناسبی برای اوباشدوقطعاباعث اعتماد به نفس وقوت قلب هرچه بیشترمسافر می شود.البته همسفر می تواندهم نقش سازنده وهم نقش تخریبی داشته باشد.

ازآن جهت که تفکرات افیونی وبه تبع آن رفتاریک مصرف کننده براطرافیان وخانواده خود نیز اثرات نامطلوبی گذاشته است قطعا یک همسفریاخانواده فرد مصرف کننده بعلت سالهازندگی درکنار آن دستخوش تخریبهایی شده اندوبرای بازسازی تخریبهاومشکلات خودنیازمبرم به آموزش دارندکه به همین جهت کنگره برای رفع چنین مشکلاتی بستری مناسب وامن برای آنها فراهم کرده است.که درصورتی که همسفر تحت آموزشهای لازم قرارگیردبا رسیدن به آگاهی ودانایی,آن زمان می تواند نقش بسیار سازنده ای دردرمان اعتیادمسافرش داشته باشدوبال پروازی برای اوباشددرغیر این صورت همسفر می تواندمانع سفرکردن مسافرخودنیز شود.زیراهمسفر هم می تواند، هم مشکل درجسم وهم درجهان بینی خود وبه تبع آن نیزدر روان ورفتارش داشته باشد.

همانطور که میدانیم سیستم ایکس فقط بامصرف مواد مخدرتخریب نمی شود بلکه با استرسهاوافکار منفی نیز تخریب میگرددوبه جهت اینکه خانواده ها هم تحت تاثیر رفتار فرد مصرف کننده دچاراسترسها واضطرابهای بیشمای می شوند,پس درسیستم فرماندهی جسم آنها نیزمشکل بوجودآمده است.پس همسفران هم بایستی سفر دومی که مسافر پس از رهایی از مواد مخدرشروع میکندرا از همان بدو ورود به کنگره شروع کنند که لازمه آن هم آموزش وفراگیری دانش جهان بینی می باشد.

بسیاری از انسانها برای مشکلاتی که با آنها روبرو هستند دردنیای بیرون بدنبال راه حلی برای آنها میگردنددر صورتی که منشا اصلی اکثرمشکلات انسان دردرون خود اوست که باشناخت هرچه بیشتر خودمی تواند راه حل مناسب آنرانیز پیدا کند.

زیربنای اکثرمطالب درکنگره درمورد دانش شناخت انسان می باشدکه هرکدام از مابا آموزش ورسیدن به آگاهی وشناخت خویش می توانیم به تعادل لازم برای برخورداری از یک زندگی سالم درصلح وصفا آرامش برسیم.

معمولا منشابسیاری از اختلافات مابین انسانها ناشی ازتفکرات چند سویه می باشد.اگر انسانهابتوانند تفکراتشان رادر یک جهت سالم به یکدیگرنزدیک کنندآن زمان اتصال واقعی بین آنها بوجودخواهدآمد و زمانی که دواندیشه باهم ارتباط پیداکردندباهم یکی می شوند.

امازمانی که دوانسان ازنظرتفکرواندیشه به یکدیگرنزدیک نباشند چه بسابایکدیگرزندگی میکنندامافرسنگهااز هم دورند,امازمانی که اتحاد فکری پیدا کردندممکن است ازیکدیگر دور باشندولی بسیاربه یکدیگرنزدیک هستند,وبرای نزدیک شدن اندیشه ها بایستی تعالی فکری وعقلانی پیداکنیم.

یکی از بزرگترین کارهایی که آموزشهای کنگره انجام میدهداین است که انسانهارا به یکدیگر نزدیک میکند.مسافروهمسفر که شایدسالها لحظه ای تحمل یکدیگر رانداشته اندرا به هم متصل میکندو یافرد مصرف کننده را دوباره به آغوش خانواده وصل میکند,این پیوند محبت رابا اتحاد فکری وتعالی عقلانی برای تک تک ما مهیا کرده است.

پس اگرخانواده وهمسفران درکنگره آموزش لازم راببینندوبه آنها عمل کنندنه تنهامی توانندکمک ویاورمسافرخودباشندو نقش وبژه ای دردرمان او داشته باشندبلکه بعد از رهایی مسافرخوددر ادامه مسیروباتلاش مستمرشان می توانندزندگی بسیارشیرین ولذت بخشی راتجربه کنندکه شایدخانواده هایی که دارای چنین تخریبهایی هم نبوده اندنتوانند چنین زندگی ولحظات خوش وزیبایی را کنار یکدیگرداشته باشند.

به امید اینکه همگی بتوانیم از این بستر مناسب استفاده لازم و مناسب را ببریم.